رخوتهای سر صبح ، انتظار جلوی آسانسور بیمارستان کودکان ، گفتن حرفهای تکراری و بیاهمیت با هم گروهیها، خندیدن به شوخیهای دسته سومی ،درس خوندنهایی که دو روز بعد از ذهنم پاک میشه، ریزش موهای سرم ، بند زدن صورتم ، در اومدن موهای دستم ، دلخوش شدنهای لحظهای به رویاهایی که فکر میکنی اتفاق خواهند افتاد، قیمت گرون کتونی ، مانتو ، شامپو و . ،قیمت بالای زندگی کردن و آینده داشتن ، پول نداشتنم ، همهی چیزای متناقضی که تو سرمه ، کارهایی که دلم میخواد انجام بدم و نمیدم ، کارهایی که دلم نمیخواد انجامشون بدم اما از روی عادت مدام درحال تکرارشون هستم ، قولهایی که به خودم میدم و میزنم زیرش،حرفهایی که از گفتنشون خوشم نمیاد اما به زبان میارم، گوشی که برای شنیدن گفتههای مورد علاقهم ندارم ،چک کردن مدام تلگرام به امید دریافت پیامی غیر از کانالهای تلگرامی، باز کردن قفل صفحهی گوشی و دوباره بستنش، انتظارکشیدن برای پر شدن تاکسی ، خورد ندارین؟نه ببخشید، آیندهی در تعلیقم ، حال خوب که دوام نداره ،خبرهای بد که تموم نمیشن ، اتفاق نیوفتادن چیزهای خوب ، چقدر از همهی اینها خستهم.
درباره این سایت